• وبلاگ : كانون فرهنگي شهدا
  • يادداشت : مرحبا عباس جان حجت قبول
  • نظرات : 0 خصوصي ، 19 عمومي
  • پارسي يار : 18 علاقه ، 7 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام دوست عزيز، با درخواست دوستي که زدين به سمت وبلاگ شما کشيده شدم، نوشته هاتونو خوندم اما راستش بغض کردم، ديدن و خوندن حرفاي کسايي که پله هاي ترقي ديگران شدن به شدت غمگينم کرد، اين روزها بايد خيلي خيلي بگردي تا مفاهيمي که پشت اين رفتنها بود رو پيدا کني، همه چيز داره کم کم گم ميشه حتي خود شهيد.راستش صادقانه بگم يک بار کاملا اتفاقي و نه به دلخواه با گروه راهيان نور به مناطق جنگي رفتم، وجب به وجب خاک با تو حرف ميزد و تو انگار درست تو همون لحظه قرار گرفتي که زمين يکپارچه خونين بود، برادر ندارم اما شايد به جرات بگم بغض هام بيشتر از دلهايي بود که از اون سرزمين خاطره داشتن، اونوقت بازمانده هاي اون عملياتها براي ما حرف ميزدن، تو چهره هاي بعضياشون غرور موج ميزد،سمتهاشونو به رخ مي کشيدن، عضو فلان جا و فلان سازمان و فلان گروه و سرپرست اينجا و مدير اونجا.......من با افکارم تنهاي تنها بودم با خودم فکر مي کردم اونهايي که رفتن بهترين انتخاب خدا بودن، زميني نبودن، شايدم اگه مي موندن مثل تو ميشدن، حال و هواي روزهاي سخت شهادت اطرافيانشون، کم کم عادي ميشد و روزمرگي و ظواهر فريبشون ميداد و شايد صاحب اين چهره ها و چشمهاي معصوم، امروز چشمهاشون با غرور پست ها و سمت ها مي درخشيد.قبول کنيد که عده اي اين هدف رو به بيراهه کشوندن، و شهيد با تمام معصوميتش، با تمام فکرا و ايده هاي روشنش نتونست تو دنياي پر رنگ و لعاب امروز ما به آرزوهاش برسه. آرزوي برابري، برادري، عدالت، ايمان همون مدينه ي فاضله اي که ما منتظر ظهورش هستيم، با خوندن نوشته هاتون حدس مي زنم که شما بايد برادر شهيد باشيد، پس حتما نگفته هاي دل شما خيلي خيلي بيشتر از منه، اگه بد نوشتم و يا تلخ منو حتما مي بخشيد،در پناه اون مهربون باشيد.
    پاسخ

    ممنون از توجه شما شهدا هم دنبال مدينه فاضله بودند ولي مجبور بودند جايي از قطار زندگي پياده شوند . بقيه اش با ماست .اول اول پيدايش بشر هابيل بوده قابيل هم بوده و هنوز هم هستند و خواهند بود .ما رسالت خود را انجام ميدهيم