سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]
 
شنبه 91 فروردین 12 , ساعت 10:59 عصر

یاد معلم شهید حبیب الله دباغ زاده ، شهید رضا دباغ زاده کارمند بنیاد شهید و شهید مجید دباغ زاده و پدر مرحومشان گرامی باد.

شهید دباغ زاده

معلم شهید حبیب الله  دباغ زاده و شهید رضا دباغ زاده کارمند بنیاد شهید ، در حماسه هشت سال دفاع مقدس در جبهه های نبرد حق علیه باطل به فیض عظیم شهادت نائل آمدند و شهید مجید دباغ زاده در تاریخ 28 آبان 69 در کرمان به دست اشرار مسلح به شهادت رسید.

خانواده شهید دباغ زاده از جمله خانواده شهدایی هستند که رهبر معظم انقلاب به منزل ایشان رفته و دیداری با والدین شهید داشته اند


پدر شهیدان دباغ زاده  بعلت علاقه ای که به کشاورزی داشت خانه را در تهران فروخته و در اطراف تهران مبادرت به خرید یک قطعه خانه باغ نمود که هم بقیه زندگی را در محیط آرام سپری کند و هم به شغل مورد علاقه اش کشاورزی بپردازد.

او معمولا امورات باغ را خودش انجام میداد ولی برای کارهای سنگین تر کارگر میگرفت و بسیار مقید بود که به فرموده پیامبر اسلام (ص) مزد کارگر را قبل از خشک شدن عرق بدنش بپردازد. و این یکی از اخلاقیات نیکوی این مرد بزرگوار بود .


اما یک شب با صدای نا آشنایی از خواب پریدند و با چند نفر مواجه شدند که فریاد میزدند بیرون بیایید و همه را از خانه بیرون آوردند و ضمن تهدید فریاد میزدند  پول ها کجاست ؟ و هر چه پیر مرد میگفت که من پول زیادی ندارم به خرجشان نمیرفت تا اینکه برای تهدید تیری بسوی او شلیک کردند که به گردنش اصابت نمود و غرق خون روی زمین افتاد . خانواده برای کمک به سویش دویدند ولی کار از کار گذشته بود و خونریزی شدید بود و به سختی نفس میکشید و بعد مدتی آرام شد .

سارقین با مشاهده صحنه و حمله خانواده به آنها فرار کردند و به اینصورت پدر نیز به جمع سه فرزند شهیدش پیوست  و خانواده که تنها پشت و پناهشان در این غربت پدر بود دوباره تنها شدند .

بعد از چندی سارقین که تبعه ایرانی هم نداشتند دستگیر شدند و جالب اینکه در بازجویی گفتند چون او همیشه مزد روزانه ما را فورا پرداخت میکرد ، فکر کردیم که خیلی پولدار است و تصمیم به سرقت گرفتیم.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ