یک خاطره جالب چندین سال پیش شنیدم که برای عوض شدن فضا برایتان بازگو میکنم
درسال هزارو نهصدو خورده ای جک در آزمون خلبانی شرکت کرد و خوشبختانه قبول شد ولی بدبختانه آزمون مصاحبه هم داشت ولی خوشبختانه در مصاحبه هم قبول شد ولی بدبختانه درس خلبانی بسیار مشکل بود ولی خوشبختانه جک استعداد خوبی داشت ولی بدبختانه دوره 5 سال بود ولی خوشبخانه جک با پشتکار دوره را تمام کرد و خلبان شد ولی بدبختانه جنگ شروع شد ولی خوشبختانه او جزو خلبانان ذخیره بود ولی بدبختانه چند هواپیما سقوط کرد و او مجبور شد به جنگ برود ولی خوشبختانه او در خلبانی مهارت داشت ولی بدبختانه 5 هواپیما به او حمله کردند ولی خوشبختانه او 4 هواپیما را زد ولی بدبختانه پنجمین هواپیما او را هدف قرار داد ولی خوشبختانه او چتر نجات داشت ولی بدبختانه چترش باز نشد ولی خوشبختانه چتر یدکی داشت ولی بدبختانه چتر یدکی هم باز نشد ولی خوشبختانه روی زمین یک تپه بزرگ کاه وجود داشت ولی بدبختانه یک چهارشاخ نوک تیز روی آن گذاشته بودند ولی خوشبختانه او روی چهارشاخ نیفتاد ولی بدبختانه روی زمین افتاد ولی .............
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب شهید عباس افشار
کتاب زندگی نامه شهید عباس افشار
نقش ستون پنجم در عملیات کربلای 4
نقش آمریکا در لو رفتن عملیات کربلای 4
عملیات کربلای4
مبانی عربی دانشگاهی
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت چهارم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت سوم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت دوم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت اول)
احتکار
تبلیغات شورای دانش آموزی
این خاک گهربار که ایران شده نامش
خاطرات همفر
[همه عناوین(403)][عناوین آرشیوشده]