زود قضاوت نکنید
قدس برای ما مسیحیان واقعی است
سرزمین مقدس است
آنجایی که قران می گوید
اینان برخواهند گشت
در حالی که عیسی گرفته است
دست امام دوازدهم را
مهدی
با هم می آیند، با مهدی
آنگاه صلح همه جهان را فرا میگیرد
ایران در فضای فرهنگی جهان امروز، جایگاه ویژه ای دارد و انتخاب فیلم «آرگو» با موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، از جمله نشانه های این موضوع است که باید از آن به سود ایران بهره برد.
به گزارش مصاف به نقل از خبرگزاری شبستان، انتخاب فیلم”آرگو”به عنوان بهترین فیلم در هشتاد و پنجمین مراسم اسکار، شگفتی بسیاری را برانگیخت. همه منتظر بودند اسپیلبرگ با لینکلن این جایزه را به خانه ببرد اما انتخاب آرگو نشان داد که تاثیر سیاست بر انتخاب های هالیوودی بسیار زیاد است، ضمن اینکه محوریت مساله ایران رادر گفتمان فرهنگی و سیاسی غرب امروز، به خوبی نمایان کرد.
سال گذشته فیلم”جدایی نادر از سیمین”ساخته اصغر فرهادی توانست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را بگیرد.فیلمی که با درخشش های متعدد در جشنواره های جهانی جوایز زیادی را نصیب خود کرد که قله این جوایز دریافت جایزه اسکار بود.امسال همانگونه که اشاره شد همه انتظار داشتند فیلم تاریخی اسپیلبرگ در مورد رییس جمهوری که نقش مهمی را در تاریخ آمریکا بازی کرده جایزه بگیرد.امااین جایزه به فیلم تاریخی دیگری رسید که ایران محور آن بود و اهمیت انتخاب این فیلم به حدی بود که همسر رییس جمهور آمریکا ،این بخش از برنامه را به شکل زنده از کاخ سفید اعلام کرد.
آرگو فیلم چندان بد یا ضعیفی نیست. افلک پس ازساختن یک فیلم سینمای، دردومین تجربه خود،خیلی محافظه کارانه کار کرده و بدون هیچگونه نوآوری،تنها به روایت صرف یک داستان ساختگی پرداخته است. تعلیق و هیجانی که در فیلمنامه فیلم هست،با کمک بازی بازیگران، موسیقی و تدوین فیلم،کمی بیشترشده و کاملا مشخص است این کارگردان جوان،ازترس خراب شدن فیلمش،به خود جرات ابتکارعمل زیادی نداده است و تنها با تکیه بر اصول کلاسیک فیلمسازی،سعی کرده اثرقابل قبولی بسازد.
جالب اینجا است که ساخت این فیلم که به ظاهر داستانی واقعی دارد،با واکنشهای متفاوتی در سطح جهان و خصوصا آمریکا روبرو شده است. جیمی کارتر رییسجمهوری پیشین آمریکا در دهه 80 در گفتوگو با “پیرس مورگان”“ مصاحبهکننده جنجالی سیانان، در حالی که انتقاد مشخصی به فیلم آرگو نکرده؛ سیاستمدارانه درباره این فیلم نظر داده است.
او که در زمان ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران رییسجمهور ایالات متحده بوده است؛ در این مصاحبه که قبل از برگزاری اسکار انجام شد،آرزو کرد که “آرگو”“ جایزه بهترین فیلم را دریافت کند، چون فیلم مهمی برای آمریکاییهاست، اما گفت که 90 درصد آنهایی که به خروج دیپلماتهای آمریکایی از ایران کمک کردند، کانادایی بودند: “مندز، تنها یک روزونیم در ایران حضور داشت و قهرمان اصلی این فیلم، به نظر من”کن تیلور”“ بود که همه مراحل این ماجرا را رهبری کرد. او رهبر این ارکستر بود.”“
رییسجمهور اسبق آمریکا در این گفتوگو، با بیان اینکه همان روز اول نسبت به این قضیه تذکر داده؛ افزوده است: “در آن زمان با دولت کانادا بسیار در ارتباط بودم؛ زیرا آنها اجازه صدور شش پاسپورت جعلی مورد بحث را نداشتند، به همین خاطر پارلمان کانادا باید برای اولین بار در تاریخ خود وارد یک ماموریت مخفیانه میشد و آنها به ما اجازه دادند که برای فراری دادن دیپلماتهایمان، از شش پاسپورت جعلی کانادایی استفاده کنیم.”“
کارتر که تاکید میکند در دولت آمریکا هم تلاشهایی صورت گرفته، گفته است: “من قبول دارم که آمریکایی هستم و رییسجمهور بودم و باید به خاطر اعتباری که فیلم برای آمریکاییها دارد به آن اهمیت بدهم. اما واقعیت برای کاناداییها سختتر و حساستر بود؛ چون بحران گروگانگیری به هیچعنوان ربطی به آنها نداشت و همانطور که میدانید اگر این مساله فاش میشد خود آنها ممکن بود به گروگان گرفته میشدند. ولی همانطور که قبلا هم گفتم، کار مهم و اصلی را آنها انجام دادند، و به عنوان یک حقیقت، در نهایت گروگانهای آمریکا توانستند از ایران خارج و در سوییس مستقر شوند. آنها پیش از آنکه ایرانیها متوجه شوند، در این کشور فرود آمدند.
من پیش از زمانی که از مقام ریاست جمهوری کنار بروم، دستور دادم که هیچکس اجازه ندارد کوچکترین نقش آمریکاییها در پروسه فرار گروگانها را فاش کند. تمام قدردانیها از کاناداییها شد و آنها قهرمان اصلی این ماجرا معرفی شدند و این قضیه تا سالیان سال پس از ریاستجمهوری من نیز وجود داشت. اما درباره “آرگو”“؛ از نظر من این یک فیلم خوب با داستانی درام است که به نظر به اندازه کافی حقیقت دارد.”“
نکته مورد اشاره کارتر، همان مسالهای است که روز گذشته کن تیلور، سفیر اسبق کانادا در ایران در گفتوگو با آسوشیتدپرس، مطرح کرد. او با انتقاد دوباره از بن افلک و فیلمنامهنویس این فیلم گفت: “فیلم چنین وانمود میکند که انگار کاناداییها هم منتظر بودند تا فرار کنند.”“
از ابتدای نمایش این فیلم تاکنون تیلور بارها لب به انتقاد از فیلم و کمرنگ جلوه دادن نقش کانادا در فرار این شش دیپلمات آمریکایی گشوده است. وی در گفتوگو با نیویورک تایمز، میگوید:”آرگو، فیلم خوبی است؛ اما نقش کانادا را به طور کل به خودش و “سیا”“ منتسب میکند.”“ تیلور که ویکتور گاربر، بازیگر کانادایی نقش وی را در این فیلم بازی کرده است، در سال 1979 زمانی که این عملیات ادعا شده به وقوع پیوست، سفیر کانادا در ایران بود.
وی ضمن انتقاد از فیلم آرگو به دلیل در بر داشتن موارد بسیار زیادی از تحریف و تغییرات تاریخی از جمله به تصویر کشیدن “سیاه و سفید”“ مردم ایران و صحنههای ساختگی، افزود: “این فیلم افراد را به گونهای به تصویر کشیده که حقیقت ندارد.”“ سفیر سابق کانادا خاطر نشان کرد، آرگو “بخش متعارفتر” و “میهمان نوازتر” جامعه ایران و همچنین “هدف مردم این کشور را که به دنبال میزانی از عدالت بودند” نشان نداد.
در کنار تمام این حرف ها نباید از نظر دور داشت که در این میان نقش ایران به عنوان مقوله ای مهم در گفتمان فرهنگی هالیوود هر روز پر رنگتر از قبل می شود.گویا اشتیاقی که به دانستن حقیقت فرهنگ و هنر ما مرتبط است،باعث شده هرچه نام ایران را برخود دارد جایزه بگیرد.لایق یا نالایق،مفید یا مضر،این اعتبارنام ایران در جهان را نشان می دهد که باید در جبهه جنگ نرم به خوبی از آن استفاده کنیم تا عصاره حقیقی فرهنگ اسلامی-ایرانی خود را به جهان نشان بدهیم.
منبع: شبستان
بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص بد اخلاقی های اخیر
رفتارهای نامناسب در جلسه استیضاح متناسب با شأن ملت ایران نبود
]
مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از مردم تبریز ، با اشاره به مسائل اخیر در روابط مبان قوای کشور، تاکید کردند: نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، مسائل مناسبی نبود
رهبر انقلاب با اشاره به ناراحتی ملت و نخبگان از این مسئله افزودند: این قضیه بد و نامناسب، بنده را نیز از دو جهت ناراحت و متأثر کرد یکی از بابت اصل وقوع ماجرا و دیگری بابت ناراحتی مردم از این قضیه .
ایشان افزودند: در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضاییه را متهم ساخت که کاری بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود .
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: این رفتار، حقوق اساسی مردم را نیز تضییع کرد چرا که زندگی در «آرامش و امنیت روانی و اخلاقی»، جزو حقوق اساسی ملت است .
رهبر انقلاب تأکید کردند: بنده فعلاً نصیحت می کنم که این کار شایسته ای برای نظام جمهوری اسلامی نیست .
ایشان استیضاح اخیر را نیز کاری غلط خواندند و افزودند:استیضاح باید فایده ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت،استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مسئله ای که مربوط به وزیر نیست،چه علت و فایده ای دارد؟
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در داخل مجلس هم کسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود .
ایشان خاطرنشان کردند: دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود و لزومی نداشت .
رهبر انقلاب تأکید کردند: نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، مسائل مناسبی نبود .
حضرت آیت الله خامنه ای پرسیدند: وقتی دشمن مشترک وجود دارد و توطئه ها از هر طرف شکل می گیرد واقعاً جز افزایش برادری ها و ایستادگی در مقابل دشمن باید کار دیگری کرد؟
رهبر انقلاب با اشاره به حمایتهای خود از مسئولان کشور افزودند: بنده باز هم کمک می کنم اما این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست، مسئولان عظمت ملت را ببینید و رفتاری شایسته این ملت انجام دهند .
ایشان تأکید کردند: مسئولان، دولت و مجلس، همه تلاشهای خود را برای حل گره ها و مشکلات اقتصادی مردم و کشور متمرکز کنند زیرا همانطور که چند سال پیش گفتم دشمن نقشه ها و توطئه هایش را در مسائل اقتصادی متمرکز کرده است .
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه ای به رؤسای قوا نوشتم مکرر میگویند فساد اقتصادی اما این کار به زبان گفتن تمام نمی شود بلکه نیازمند مبارزه عملی است، در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ این مسائل انسان را متأثر می کند.
رهبر انقلاب افزودند: تقوا، تقوا، تقوا!، از مسئولان توقع داریم با صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش و ملاحظه مسائل کشور، همه توان و نیروها را برای حل مشکلات مردم متمرکز کنند و حالا که دشمنی های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقتهایشان را شدت دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: انشاءالله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار بدهند که با این کار هم مخالفم .
رهبر انقلاب اسلامی، با انتقاد صریح و شدید از اقدام اخیر برخی افراد در بر هم زدن مجلس سخنرانی رئیس مجلس در قم افزودند: اینکه عده ای برخی را ضدولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.
رهبر انقلاب افزودند: کسانی که راه می افتند و شعار میدهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان تأکید کردند: آینده ملت بصیر ایران به لطف الهی کاملاً روشن است و افقی به مراتب بهتر و درخشان تر در انتظار این ملت و جوانان است.
|
|||||
|
با توجه به ظاهر نامتعارف این هواپیما و مطالب مطرح شده پیرامون آن بر آن شدیم تا در گزارشی در قالب نکته گویی به برخی از ویژگی های قابل استنباط و البته قابل بیان از ظاهر این هوپیما و اطلاعات اعلام شده بپردازیم.
ویژگی های پنهانکاری(رادارگریزی)
طراحی یک هواپیما به نحوی که کمترین بازتاب راداری و حرارتی را داشته باشد از اصول مهم برای به تأخیر انداختن شناسایی هواپیمای خودی توسط سامانه های دشمن است که منجر به افزایش بقاپذیری رزمی می شود.
1- در این هواپیما با استفاده از سطوح تخت و کمی هم سطوح منحنی در بالای بدنه بر مبنای اصول طراحی هواپیماهای پنهانکار اقدام شده است. به عنوان مثال شکل دماغه و زوایای پهلوهای بدنه مطابق اصول پنهانکاری راداری انتخاب و طراحی شده است و می توان گفت از این لحاظ قاهر 313 هواپیمای رزمی نسل پنجمی(با تعاریف مرسوم دنیا) است.
2- شکل شکسته بال که جالب و عجیب ترین نکته ظاهری قاهر313 است به کاهش اثرات راداری و حرارتی کمک می کند هر چند که مأموریت اصلی آن چیز دیگری است.
3- به احتمال زیاد، عمده تسلیحات قاهر در محفظه داخلی بین دو ارابه فرود اصلی حمل می شود که برای کاهش بازتاب راداری ناشی از نصب تسلیحات زیر بال و بدنه روش مطمئنی است
4- ورودی هوای موتور بالای بدنه قرار گرفته است که باعث کاهش بازتاب راداری در برابر رادارهایی که از پایین به هواپیما نگاه می کنند می شود.
5- استفاده از دو ورودی که از دو مجرا هوا را به موتور می رسانند به دلیل ایجاد زاویه غیر مستقیم از موتور تا ورودی هوا، باعث کاهش بازتاب راداری می شود ضمن اینکه احتمال طراحی خود مجرا با سطوح زاویه دار برای گرفتن انرژی امواج رادار مانند شیوه استفاده شده در جنگنده اف-35 وجود دارد.
6- زائده های اطراف خروجی موتور می تواند برای کاهش اثرات حرارتی و راداری و نصب خروجی بردار متغیر در آینده مفید باشد.
7- استفاده از زاویه حمله و فرارهای یکسان در بیشتر سطوح بدنه به علاوه خطوط شکسته در لبه دریچه های ارابه های فرود برای پنهانکاری یکی از روش های لازم است که در قاهر313 دیده می شود.
8- سکان های عمودی V شکل به پنهانکاری یک هواپیما کمک شایانی می کنند که در این جنگنده مورد استفاده قرار گرفته اند.
9- باید دید برای کاهش اثرات بازتاب راداری کلاه و صندلی خلبان و خود خلبان با توجه بزرگ بودن کانوپی (طلق کابین) چه تدبیری اندیشیده شده است.
10- گازهای داغ خروجی موتور، پیش از خروج از هواپیما با هوای سرد از طریق دو مجرای بالای بدنه ترکیب شده و با دمای پائین از هواپیما خارج می شوند تا اثرات حرارتی کاهش یابد.
11- استفاده از مواد جاذب امواج راداری در بدنه برای جذب انرژی امواج رادار و کاهش بازتاب راداری از دیگر روش های استفاده شده در قاهر برای افزایش پنهانکاری است.
ویژگی های پروازی
12- تمرکز جرم حول محور طولی جنگنده قاهر313 موجب افزایش مانور پذیری می شود.
13- با توجه به ابعاد هواپیما که طول آن کمتر از 16 متر تخمین زده می شود، محفظه حمل جنگ افزار آن می تواند دست کم دو بمب 2هزار پوندی یا تعداد بیشتری بمب های کوچک نقطه زن هدایت شونده، یا دست کم 6 موشک هوا به هوا در رده R-73 یا PL-12 را در خود جای دهد.
14- وجود پیشبال (Canard) برای افزایش مانورپذیری، تولید برآی مثبت، وجود سطوح کنترلی روی آن، کاهش دهانه بال با بزرگ در نظر گرفتن پیشبال از مزیت های استفاده از آن است.
15- وضعیت بال و بدنه قاهر نشان می دهد طرح آن نزدیک به طرح های «ترکیب بال و بدنه» است که دارای مزیت های آیرودینامیکی بسیار خصوصاً در کاهش تداخلات نامناسب جریان بال و بدنه است.
16- مزیت های پیشبال در زوایای حمله بالا بیشتر است زیرا با تولید جریان گردابه ای و ریختن آن روی بال باعث تولید بهینه برآ با نیاز به سرعت خطی و نیروی رانش کمتر و در نتیجه مصرف سوخت کمتر می شود.
17- با توجه به وجود پیشبال، احتمالاً این هواپیما برای مانورپذیری بیشتر با حاشیه پایداری کم و یا ناپایدار طرحی شده (در اینصورت نیاز به نرم افزار کنترل پرواز پیشرفته است که بیشتر با سامانه کنترل پرواز با سیم تطابق دارد)
18- ارابه های فرود اصلی در کنار بدنه رو به جلو جمع می شوند که باعث ایجاد فضای مفید بیشتر در داخل بدنه می شود.
19- سطح دم عمودی نسبتاً بزرگ است که پایداری سمتی مناسبی ایجاد کرده و با بخش متحرک (رادر) بزرگ، مشخصات مانوری جانبی مناسبی ایجاد می کند. با توجه به این سکان عمودی، ارتفاع قاهر کمتر از 4 متر تخمین زده می شود.
20- بال ضخیم (نسبت ضخامت بالا) در قاهر313 برای تولید برآی زیاد مناسب است البته این نوع بال ها برای سرعت های نه چندان بالا بهینه هستند. به نظر دهانه بال این جنگنده کمتر از 8 متر باشد.
21- شکل و محل ورودی هوا خطر جدایش جریان در زوایای حمله بالا دارد که با توجه به قابلیت پرواز قاهر در زوایای حمله بیش از 20 درجه باید به نحوی این مشکل مرتفع شده باشد.
22- جلوی ورودی هوای موتور حالت ریشه کشیده LERX دارد که مزیت های آیرودینامیکی بالایی دارد.
23- کانوپی بسیار بزرگ این هواپیما منجر به ایجاد دید عالی و 360 درجه به اطراف می شود که برای پروازهای ارتفاع پائین لازم است و البته در مأموریت های تهاجم زمینی بسیار کمک کرده و در نبرد هوایی نزدیک هم بسیار مفید است.
24- همه هواپیماها با پرواز در ارتفاع نزدیک به زمین از اثر سطح بهره مند می شوند اما شکل شکسته بال در قاهر313 به استفاده بهینه از اثر سطح برای پروازهای طولانی تر در ارتفاع پائین و نشست و برخاست از باندهای کوتاه کمک می کند.
25- شکل شکستگی بال ها همانطور که در گزارش مربوط به قایق پرنده باور-2 اشاره کردیم که نمونه کامل یک هواپیمای اثر سطحی بومی است، در نمای روبرو دارای شکل شبیه به M است که در کنار شکل W از بهترین فرم ها برای استفاده از اثر سطح است.
26- شکستگی بال ضمناً به عنوان یک بالچه نوک بال هم عمل می کند که به کاهش پسای القایی و کاهش مصرف سوخت و افزایش مداومت پروازی منجر می شود خصوصاً در پروازهای نزدیک به سرعت صوت که احتمالاً این هواپیما برای آن رژیم پروازی بهینه شده است.
27- طراحی ویژه بال و پیشبال(کانارد) اصلی ترین عوامل ایجاد توانمندی پرواز و نشست در باندهای کوتاه است که این هواپیما را برای استقرار در پایگاه های کوچک یا باندهای فرعی در راستای نبرد نامتقارن مناسب می سازد.
28- ارابه فرود این هواپیما کپی شده از هیچ یک از جنگنده های فعلی ایران نیست و طراحی جدیدی ضمن شباهت به طرح کلی ارابه فرود هواپیمای سوخو-25 دارد.
29- تک موتوره بودن هواپیما ضمن کاهش مصرف سوخت کلی و سهولت تعمیر و نگهداری، نشان از سبک وزن بودن این هواپیما دارد.
30- تک چرخه بودن ارابه های فرود گواه دیگری بر سبک وزن بودن این هواپیما با وزن برخاست در حدود 12تا 14 و بیشینه وزن احتمالاً کمتر از 20 تن است.
سامانه ها
31- با توجه به طول و عرض کم دماغه قاهر313 به نظر می رسد بخشی تجهیزات راداری زیر محل استقرار خلبان جای داده شده باشد.
32- فرم دماغه قاهر313 با شکل آنتن رادارهای هوایی موجود در جنگنده های کشور تطابق ندارد بنابراین به احتمال زیاد یک رادار جدید و متفاوت یا راداری موجود با آنتن جدید برای آن در نظر گرفته شده است.
33- استفاده از دو نمایشگر چند منظوره یا MFD بزرگ در وسط کابین و سه نمایشگر کوچکتر نشان از تلاش و حرکت به سمت استفاده از سامانه های جدید و پیشرفته است که منجر به کاهش هزینه و زمان تعمیرات، افزایش چشمگیر قابلیت اطمینان و مزیت های دیگری دارد که در گزارش بالگرد طوفان-2 به آن پرداخته بودیم.
34- استفاده از 8 نمایشگر آنالوگ در کابین در کنار نمایشگرهای فوق نشان دهنده نهایی نشدن فناوری MFDها از نظر طراحان قاهر 313 دارد.
35- تجهیزات مخابراتی و کنترل های سامانه های جانبی در کنار دست خلبان جای گرفته که طراحی مرسومی است. هرچند که دسته گاز موتور در تصاویر منتشره از کابین دیده نمی شود.
36- در این جنگنده از رادیوهای بومی ساخت صنایع الکترونیک وزارت دفاع با قابلیت های جهش فرکانسی و مقاوم در برابر اختلال و برخوردار از رمز کننده های خودکار با الگوریتم های پیشرفته استفاده شده است.
37- صندلی پرتاب شونده این هواپیما شباهت ویژه ای به نمونه های موجود نداشته و احتمالا همان نمونه بومی باشد که چندی پیش آزمایش آن از هواپیمای بستر آزمایش "آرمیتا" با موفقیت کامل انجام شد.
38- با توجه به اهرم هدایت از نوع معمولی احتمالاً سامانه کنترل سطوح متحرک بال و پیش بال و سکان عمودی و پروازی قاهر313 از نوع هیدرولیکی است نه سامانه پرواز با کنترل الکتریکی(FBW) زیرا نمونه های موجود این سامانه در دنیا از «اهرم هدایت کناری» استفاده می کند.
39- در نمونه فعلی قاهر، نمایشگر سربالا(HUD) دیده نمی شود و کلاه پروازی ساده است و بدیهی است در نمونه های تولیدی شاهد HUD خواهیم بود.
40- بر اساس برخی شواهد تصویری، نمونه نمایش داده شده ماکت در مقیاس واقعی یا «ماک آپ» است که یکی از مراحل مهم ساخت جنگنده پیش از نمونه های آزمایشی است.
نکات دیگر
41- در تصاویر منتشره از مراحل طراحی و توسعه قاهر313 نرم افزاری برای محاسبه سطح مقطع راداری دیده می شود که پیشرفت بسیار مهمی برای بهبود محصولات دفاعی کشور است.
42- مدلسازی قاهر313 در نرم افزارهای پیشرفته طراحی رایانه ای (CAD) نظیر CATIA که امکان اتصال به رایانه و ماشین های تولید پیشرفته برای کارهای ساختی را دارد، تحلیل های آیرودینامیکی با روش های عددی (cfd) با استفاه از نرم افزار تولید شبکه عددی GAMBIT و نرم افزار تحلیل جریان FLUENT، محاسبات طراحی با نرم افزار انجام شده که نشان از کار کامل علمی در حوزه های مختلف طراحی این جنگنده بومی دارد.
43- از ابتدای طراحی تا ساخت نمونه فعلی، 2.5 تا 3 سال طول کشیده، نشانه مدیرت قوی و عزم جدی برای تولید این محصول جهت نوسازی و افزایش توان هوایی کشور است.
44- آزمایشات پروازی فراوانی با نمونه پروازی مقیاس کوچک قاهر انجام شده که روشی مرسوم برای استخراج خصوصیات پروازی هواپیمای در حال طراحی با هزینه و زمان کمتر است.
45- آزمایشات تونل باد نمونه های قاهر برای رسیدن به فرم بهینه آیرودینامیکی انجام شده است. به عنوان مثال در تصویر زیر در بخش های مانند پیشبال، سکان عمودی و خروجی موتور تفاوت هایی با نمونه رونمایی شده دیده می شود.
46- از موتور قاهر313 صحبتی به میان نیامده و احتمال دارد از موتور توربوفن بومی در آن استفاده شود که با نیازهای روز و البته پنهانکاری حرارتی و شکل حجیم بدنه تطابق دارد.
47- در نمونه فعلی قاهر سامانه های ردگیری فروسرخ، توپ و برخی سامانه های جانبی مانند آنتن های فرستند و گیرنده دیده نمی شود که شاید به دلیل ماک آپ بودن آن است.
48- آزمایشات تونل باد، کارهای نرم افزاری و پرواز مدل مقیاس کوچک راه هایی برای رسیدن به نتیجه بهتر و قابل اطمینان قبل از ساخت نمونه های پروازی است که هزینه بالاتری از آزمایشات فوق دارد. در نتیجه می توان انتظار داشت نمونه های عملیاتی قاهر با تغییرات کمتری نسبت به نمونه رونمایی شده تولید شوند.
49- نمونه رونمایی شده از قاهر313 هواپیمایی تک نفره است که با توجه به ویژگی های اعلام شده دارای نقش چند منظوره یعنی هم عملیات های هوا به هوا و هم هوا به سطح خواهد بود.
50- طراحی این هواپیما که کمترین شباهتی به نمونه های موجود در داخل کشور نداشته و شباهت اندکی با برخی هواپیماهای پنهانکار دنیا دارد نشان از جسارت و ریسک پذیری بالای مدیران صنایع هوایی وزارت دفاع است.
با توجه به فروض فوق، مراحل بعدی توسعه قاهر313 برای رسیدن به نمونه عملیاتی شامل ساخت نمونه هایی برای آزمایشات ایستا(استاتیک) زمینی، ساخت نمونه های پروازی، نمونه هایی برای آزمایشات سامانه های راداری و سلاح در پرواز، پیش نمونه های تولیدی و نمونه های تولیدی اصلی است که انشاالله به همت متخصصان توانمند داخلی و با پشتیبانی و همگرایی مسئولان در چند سال آینده به نتیجه نهایی و تولید انبوه برسد. ضمن آنکه قول سردار وحیدی وزیر دفاع کشورمان که از مسئولان خوشنام و صاحب ایده و تجربه مدیریتی بالا در نیروهای مسلح کشورمان است نیز نباید غافل شد که سخن از آینده نزدیک برای تولید انبوه این جنگنده داده اند.
باشگاه خبرنگاران
متن کامل سخنرانی خاطرهانگیز و تاریخی امام خمینی (ره) در روز 12 بهمن 1357 در بهشت زهرا
بسم الله الرحمن الرحیم
ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبتهای زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده.من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید.من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می کنم. من به جوان هائی که پدرانشان را در این مدت از دست داده اند تسلیت عرض می کنم.خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد، مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آنوقتی که صدای ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه می گفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود.آنهائی که در سن من هستند، می دانند و دیده اند که مجلس موسسان که تاسیس شد، با سرنیزه تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رای سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است.برای اینکه ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می کند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.ما در زمان سابق، فرض بفرمائید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می آیند.در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما زمان آقامحمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند.ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می شود که - بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادراک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؛ بنابر این سلطنت محمدرضا اولا که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیر قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید که ما نمی خواهیم این سلطان را.وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.حالا می آئیم سراغ دولت هائی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلس هائی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمان ها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال می کنم که آیا این وکلائی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم می شناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم.مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابر این اینهائی که در مجلس نشسته اند و مال ملت را گرفته اند به عنوان اینکه حقوق هر فرض کنید که وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهائی هم که در مجلس سنا هستند، آن ها هم حق نداشتند و ضامن هستند.و اما دولتی که ناشی می شود از یک شاهی که خودش و پدرش غیر قانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلائی که تعیین کرده است غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است.این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضاخان می گفتند که این سلطنت را ما نمی خواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم می گویند که ما این وکلا را غیرقانونی می دانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی می دانیم، این دولت را غیرقانونی می دانیم.آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیر قانونی هستند، می شود که قانونی باشد ما می گوئیم که شما غیر قانونی هستید باید بروید. ما اعلام می کنیم که دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی می کند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آنوقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شده است که می گوید من قانونی هستم این مجلس غیرقانونی است، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را می دهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیه اش، در حوزه انتخابیه اش از مردم سوال می کنیم که این آقا آیا وکیل شما هست، شما او را تعیین کردید حتما بدانید که جواب آنها نفی است. بنابر این آیا یک ملتی که فریاد می کند که ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند، در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر
من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد.
مملکت ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند.شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما میخواهیم زراعت را، دهقان ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم، اصلاحات ارضی درست کردند، اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم.بنابراین کارهائی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمه ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال بگذرد و جبران بشود این معنا.فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که جوان های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبت ها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسان ها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشاالله است.برای چه سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می دانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیده اند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده اند به مملکت ما.و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم.آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خود در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمی تواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناس های آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد می کنیم از دست این، برای این است.خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را می توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است.ما می گوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است واگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می کنیم.من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید.یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگوئید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می آورند توی خیابان ها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می کنند، از این حرف ها هم می زنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). می گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمی شود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما می گوئیم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دسته ای از اشرار را این ملت را قتل عام کند.ما تا هستیم نمی گذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمی گذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلم های سابق، ما نخواهیم گذشت که محمدرضا برگردد، اینها می خواهند او را برگردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند می کشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جائی که هست، روابط دارند درست می کنند، می خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود.ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض می کنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دائمی را (مقصود من از مجلس سنا مجلس موسسان بود، نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است، همیشه بوده.) تعیین بکنیم.و من باید یک نصحیت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهائی از ارتش. اما آن نصحیتی که می کنم این است که ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی خواهید شما نمی خواهید مستقل باشید
آقای سرلشکر! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوکر باشید من به شما نصحیت می کنم که بیائید در آغوش ملت، همان که ملت می گوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیائید، ما برای خاطر شما این حرف را می زنیم، شما هم بیائید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگوئید (ما می خواهیم مستقل باشیم، ما نمی خواهیم این مستشارها باشند.)ما که این حرف را می زنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوان های ما را بریزید که چرا می گوئید من باید مستقل باشم ما می خواهیم تو آقا باشی.و اما تشکر می کنم از این قشرهائی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجه دارها، همافرها، افسرهای نیروی هوائی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهائی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر می کنیم و به اینهائی که متصل نشدند می گوئیم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است.ما برای شما می گوئیم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما می آئیم شما را به دار می زنیم. این چیزهائی است که شماها یا کسان دیگر درست کرده اند والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ می کنیم و ما می خواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما می خواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمی خواهیم نظام را به هم بزنیم، ما می خواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستی اش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
تعریف جنگ نرم
مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد.
« جان کالینز » تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از "استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.
ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: "جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه "قدرت نرم” نسبت می دهند. وی در سال1990 میلادی در مجله "سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را "توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران” تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در کتاب "اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره کرده بود. با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان "قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.
بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و… از اشکال جنگ نرم است .
به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.
در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است.
البته تعاریف دیگری نیز از جنگ نرم بعمل آمده که جهت مزید آگاهی ایفاد می گردد:
1- جنگ تغییر باورها، استحاله عقاید و جابجایی دیدگاهها با نگاههای رسانه های استکباریست!!
2- جنگ مغزهاست، نه مرزها! جنگ دیدگاههاست، نه قرارگاهها!
3- جنگ تقدس زدایی از ارزشها و شبهه افکنی در اذهان است!
4- جنگ تغییر گروههای مرجع و شکل دهی تضادهای جدید اجتماعی است!
5- جنگ تخریب اعتمادهای موجود به ارکان و مسئولان حاکمیت در ابعاد مشروعیت و کارآمدی!
6- جنگ تغییر و جابجایی مفاهیم زشت و زیبا در فرهنگ جامعه و آسان سازی ترویج انحرافات!
7- جنگ هنجارشکنانه، ترویج نافرمانیهای مدنی و تکمیل حلقه مقاومت جامعه در برابر حاکمیت!
8- جنگ تغییر ذائقه ها و شکاف بخشی کاذب فرهنگی بین نسلها!
9- جنگ توسعه مکاتب کاذب اجتماعی، عرفانی، اقتصادی و غیره!
10-جنگ ساماندهی جدید نیروهای اجتماعی در قالب N.G.O و بهره برداری سیاسی از آنها!
پیشینه تاریخی جنگ نرم
نگاهی به گذشتهی جنگ نرم نشان میدهد که در طول تاریخ بشر، از همان ابتدا که جنگ سخت آغاز شد، عملیات روانی یا جنگ نرم نیز صورت میگرفته تا از شورشهایی که در مناطق تسخیر شده بهوجود میآمده، جلوگیری شود. زمانی که چنگیزخان قصد حمله به منطقهای را داشت، موجی از هراس در آن کشور پخش میشد.
تجاری که از مناطق تحت کنترل چنگیزخان میآمدند، برای دیگران تعریف میکردند که او چگونه با مردم برخورد میکند و کشتارها به چه صورت است و اگر شخصی مقاومت کند، نابود میشود. بدین ترتیب پیش از ورود چنگیزخان به هر منطقه، روحیهی مردم شکسته شده بود.
رومیان و یا اسکندر از مناطقی که در جنگها عبور میکردند، خودها و زرههای بزرگی را که چند برابر انسان معمولی بود طراحی کرده و آنها را عمداً در مسیر جا میگذاشتند تا لشکریان مقابل، تصور کنند سربازان آنها غول پیکرند و عملاً روحیهی مقاومت طرف مقابل را تحت تأثیر قرار داده و وحشت را گسترش میدادند. بنابراین هر حرکتی که روحیهی یک ملت را هدف گیرد، عملیات و جنگ نرم و نوعی اعمال قدرت نرم است.
. اولین کسی که روی این مسئله کا رکرده است، «سان تزو» است که در کتاب «هنر جنگ» نکته ای را مطرح می کند و می گوید: «می شود جنگید، اما مهم ترین کار این است که شما در یک نبرد بدون جنگ، پیروزی را به دست بیاورید!» چیزی که او مد نظر قرارداده، همان عملیات روانی و جنگ نرم است. باید به استراتژی های رقیب و روحیه او حمله کرد؛ به گونه ای که آنها بپذیرند که شکست خواهند خورد. اگر کسی در ذهنش بپذیرد که شکست می خورد، حتما در دنیای واقع نیز شکست خواهد خورد. زیرا آنچه فرد را به مقاومت تشویق می کند، روحیه است.
از سوی دیگر، هزینهی جنگ نرم بسیار کمتر از جنگ سخت است. به معاویه میگفتند: چرا اینهمه پول برای خرید افراد و تبلیغات خرج میکنی؟ یکی از پاسخهای معاویه این بود که هزینهی جنگ، بسیار بیشتر از این است. بنابراین معاویه نیز به گونهای عملیات نرم انجام میداد اما امروزه به شکل علمی به این قضیه پرداخته میشود.
دلایل استفاده از جنگ نرم
انتشار مقاله مشهور جوزف نای نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policyدر سال 1990 دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.
براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال 2004 منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.
در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.
هم اکنون کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده اند که همان گونه که استعمار به شیوه های قدیم، دیگر جواب گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی توان موفقیت های موردنظر را کسب کرد. بنابراین سعی می کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد (و از سوی دیگر نشان دهنده، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.
اهداف جنگ نرم
اهداف جنگ نرم می تواند به اهدافی که بانی راه اندازی جنگ نرم آن را دنبال می کند، نیز وابسته باشد. این اهداف را می توان به چند شیوه تقسیم بندی کرد. در یک شیوه می توان آن را به اهداف بلند مدت و اهداف میان مدت تقسیم بندی کرد.
از زاویه ای دیگر، می توان اهداف را به مقاصد استراتژیک و مقاصد تاکتیکی، تقسیم کرد که البته شرح هر کدام از آنها و یافتن مصادیق شان فرصت و مجال دیگری می طلبد و از حوصله بحث خارج است.
به هر روی، با توجه به ماهیت اصلی جنگ نرم می توان تا حدودی به نرخی از مهمترین اهداف آن اشاره کرد:
1- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و
2- اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.
3- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.
4- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.
5- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.
6- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.
7- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.
8- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.
9- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.
10- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و…
11- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.
12-تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز
ابزارهای جنگ نرم
جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد. بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم. رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می آیند.
با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت که به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد.
مسلمانان جهان از هیچ مذهبی در دو رکعت بودن نماز صبح و یا چهار رکعت بودن نماز ظهر یا وجوب تکبیر، قرائت سورهی حمد و یک رکوع و دو سجده داشتن هر رکعت از نماز و یا هم چنین در هفت دور بودن طواف، یا هفت دور بودن سعی بین صفا و مروه و آغاز از صفا و ختم به مروه، یا وقوف در منی و عرفات و بسیاری دیگر از احکام عبادی اسلام هیچ اختلاف نظری ندارند، در حالی که هیچ کدام از آنها در قرآن کریم تشریح نشده است. بلکه مسلمانان با نشاخت خدا و رسول (ص) به قرآن ایمان آوردند و با ایمان به قرآن فرمان وحی مبنی بر اطاعت از رسول را گردن نهادند و از ایشان پرسیدند که چه باید کرد و چگونه؟ و فروع را بر اساس اصول بیان شده قبول کردند. پس چطور راجع به مسئلهی ولایت و امامت گه اصل آن و رسم آن (نه اسم آن) در قرآن مطرح شده است، به حضرت رسول (ص) رجوع نکرده و به جایش به دنبال کلمهی «علی» در قرآن میگردند؟!
با این همه خداوند متعال حجت را بر همهی مسلمانان تمام کرده است که راه بهانه و شبههای باقی نماند. چرا که شیعیان معتقدند که حضرت علی (ع) امام اول است و او باید خلیفه میشد و در هر حال از او تبعیت میکنند. اهل سنت نیز معتقدند او خلیفهی چهارم است. لذا باید از او تبعیت کنند و چون خلیفهای پس از او نیامده است، باید بر تبعیت او باقی بمانند. پس دیگر جای هیچ اختلافی باقی نمیماند و وحدت حاصل میشود [مگر از ناحیهی عوام جاهل، یا خواص مغرض].
در کدام منبع دینی یا کتاب فقهی اهل سنت به آنها اجازه داده شده که از میان چهار خلیفه، فقط از دومی اطاعت کنند و یا با چهارمی لج کنند؟! بلکه به آنها دستور داده شده است که با خلیفهی وقت بیعت کنند. لذا اگر اهل سنت هستند، باید با علی (ع) بیعت کنند و چون خلیفهای پس از او نیامد، در بیعت او باقی بمانند.
هم چنین بر اساس منابع معتبر خود باید باور و قبول کنند که ایشان از جانب خداوند متعال به ولایت و امامت منصوب شده و از ناحیهی رسول خدا (ص) به مردم معرفی شده است.
پس، معلوم میشود که علت اختلافات، عدم ذکر مستقیم نام آن حضرت در آیات قرآن کریم نیست و اگر ذکر میشد نیز هیچ تفاوتی نمیکرد.
همانگونه که خداوند متعال در قرآن کریم امر به اقامهی نماز کرد و آموختن چگونگی آن را مبتنی بر تبعیت از حضرت رسول اکرم (ص) نمود، همانطور در خصوص ولایت، امامت و ضرورت تبعیت و اطاعت از ولیامر و امام نیز آیات متعددی را نازل نمود و آموزش چند و چون و چگونگی و مصداق آن را به تبعیت و اطاعت از حضرت رسول اعظم (ص) واگذاشت. مگر آنان که بیعت خود با رسول خدا (ص) و به امر ایشان با حضرت علی علیهالسلام در غدیر خم را شکستند، علت را عدم ذکر نام ایشان در قرآن کریم بیان نمودند؟! یا مگر به حضرت رسول (ص) اعتراض کردند که پس چرا نام کسی که او را به ولایت و امامت معرفی مینمایید، در قرآن کریم نیامده است؟ پس، علت اختلاف، عدم ذکر نام در قرآن نبوده و نیست، بلکه همیشه جریانات سیاسی بوده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقش آمریکا در لو رفتن عملیات کربلای 4
عملیات کربلای4
مبانی عربی دانشگاهی
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت چهارم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت سوم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت دوم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت اول)
احتکار
تبلیغات شورای دانش آموزی
این خاک گهربار که ایران شده نامش
خاطرات همفر
بیاد شهدای کربلای 5
Letter4U
شهید عباس افشار
[همه عناوین(400)][عناوین آرشیوشده]